Skip to main content

با شکرگزاری، خانه ذهنمان را بتکانیم

با شکرگزاری، خانه ذهنمان را بتکانیم

چندی پیش متنی با عنوان “خانه ی ذهنمان را بتکانیم “ به مستر ویزیتور ارائه دادم؛ که دوستان لطف کردند مطالعه فرمودند و نظراتشون رو ارائه دادند. در این میان کسانی بودند که با خوندن کامنت هاشون واقعا انرژی می گرفتم و خوشحال می شدم که در جامعه مون انسان های با ذوق و سرزنده زیاد داریم. اما کسانی دیگر هم بودند که ناراضی بودند از زندگی و می نوشتند تغییر سخته، شاد بودن سخته، زندگی سخته و… و خیلی ها خواستن که راه کاری بهشون ارائه بدیم که این سختی ها تا حدودی آسان بشه. آخرین کامنتی که گلایه وارانه نوشته شده بود و راه کار خواسته بودند رو تشریح می کنیم:

  • گفته بودند: ” خودمان رو چنان درگیر مسایل روزانه کرده ایم که ذهن ما جایی برای یادگیری نکات مثبت نداره”

خب این همه درگیری برای چه؟ ما زنده ایم که زندگی کنیم، نه اینکه زندگی کنیم که زنده بمانیم. پس از زنده بودنمان استفاده کنیم، لذت ببریم نه اینکه خودمان را درگیرش کنیم.

  • گفته بودند: “ذهن جایی برای مطالب جدید ندارد”

به همین خاطر گفتیم خانه ی ذهنمان را بتکانیم که جا برای مطالب و نکات زیبا و به قولی چیزهای به درد بخور باز شود.

  • و همینطور گفته بودند: “ذهنمان خسته تر از آن است که مطالب جدید را در خود جای دهد و یاد بگیرد” 

شاید خستگی اش به خاطر تحمل بار سنگین و کسل کننده ی افکار بیهوده باشد. فرض کنیم از سرکار بر می گردیم و می خواهیم استراحت کنیم اما خانه انقدر به هم ریخته و کثیف است که بیشتر خسته می شویم. اگر خانه را تمیز و مرتب کنیم زحمت زیادی می کشیم اما وقتی کارمان تمام می شود و یه نگاه کلی به خانه میندازیم خستگی از تنمان می رود…

  • همینطور گفته بودند راه کار…. در پاراگراف آخر متن “خانه ی ذهنمان را بتکانیم” چند مورد گفته شد:

باهم شروع کنیم به خانه تکانی ذهنمون و هر کس طبق شرایط زندگی خودش ادامه می ده… اگر دلتونو خون کردن؟ ببخشید… همه ی اون هایی که یه روزی دلتون رو رنجوندند رو ببخشید؛ هم به خاطر اون ها، هم به خاطر خودتون، نباید پر و بال پرنده ی اندیشه مون بسته باشه، رهاش کنیم تا رها بشیم… اگر دشمن داریم؟ خوش حال باشیم چون هر فرد موفقی دشمن داره… نگرانیم؟ از چی؟ طبق گفته ی اندیشمندان ۹۷ درصد  نگرانی ها هیچوقت رخ نمی ده… پس این موردم از ذهنمون با جارو و خاک انداز بریزیم دور… همینطور ادامه بدیم… ذهنمون رو بتکانیم از چیزهای بی ارزش و منفی، عوضش فکرای قشنگ رو با سلیقه بچینیم گوشه ی خونه ی ذهنمون…

که چند مورد دیگر هم اضافه می کنیم. مراقبه بهترین و موثرترین راه کار برای نجات ذهن از در گیری های روز مره است. احتیاج به تلاش داره اما ارزشش رو هم داره…چه کار کنیم؟؟؟ حق به زبان آوردن جملات و کلمات مایوس کننده مثل خسته،  مشکل و کلمات از این دست رو از خودمون بگیریم. به جای اینکه بگیم خسته ایم، بگیم احتیاج به آرامش بیشتر دارم، این طور ضمیر نا خوداگاه این رو دریافت می کنه که ما در این لحظه آرامیم و شرایط یک انسان آرام رو برای ما به وجود میاره و همینطور احتیاج داریم به آرامش بیشتر…. پس آرامش بیشتری برامون فراهم میکنه. به جای مشکل بگیم مسیله. میدونیم که هر مسیله ای باید حل بشه و حتما یک راه حلی داره…. بعضی از ما همیشه مرغ همسایه رو غاز می بینیم، زندگی خودمون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنیم… مقایسه کردن خودمون با دیگران اعتماد به نفسمون رو از پا در میاره… خودمون رو با گذشته ی خودمون مقایسه کنیم، الان چی داریم که در گذشته نداشتیم؟ خودمون رو با آینده ای عالی که پیش رو داریم مقایسه کنیم و با آینده مون رقابت کنیم….

خداروشکر کنیم…. هر روز که تمام می شود کاغذ و قلمی بر داریم و نامه ی شکرگزاری به خدایمان بنویسیم، با خطی خوش…. بنویسیم که می دانیم ما را می بیند، بنویسیم که ممنونیم که سالم هستیم، که خانواده ای گرم و صمیمی داریم، که دستی داریم که می تونیم بنویسیم، که چشمی داریم که می توانیم ببینیم که….. زیبایی های زندگی کم نیستند… نیمه ی پر لیوان زندگی رو ببینیم…..

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!