Skip to main content

راهبردهای جنگ بازاریابی در کسب و کار

راهبرد های جنگ بازاریابی نوعی از راهبرد های مورد استفاده در کسب ­و کار و بازاریابی است که تلاش دارد تا توازنی بین کسب ­و کار و جنگ ایجاد کرده و سپس اصول راهبرد نظامی را برای موقعیت­ های کسب و کاری بکار ببرد که در آن شرکت­ های در حال رقابت همانند جناح ها در یک مبارزه نظامی بوده و سهم بازار مشابه منطقه و قلمروی است که بر سر آن جنگ شکل گرفته است. اینگونه استدلال می­ شود که در بازار های شکل یافته با رشد ناچیز و وقتی رشد واقعی   GDP (تولید ناخالص داخلی) منفی یا ناچیز باشد، کسب و کار بصورت بازی بدون بُرد و باخت اجرا می ­شود. بهره و منفعت یک شخص تنها به هزینه شخص دیگر امکان پذیر است. موفقیت، به رقبای در حال رقابت برای سهم بازار بستگی دارد.

استفاده از راهبرد های جنگ بازاریابی در کسب و کار

راهبرد بکارگیری سازمان­ یافته منابع برای دستیابی به هدف های معین است چیزی که بین کسب ­و کار و مبارزه مشترک است. در دهه ۱۹۸۰، متخصصین راهبردی نظامی متوجه شدند که حوزه دانش و اطلاعات وسیع و فراگیری وجود داشت که به هزاران سال قبل باز می­گردد که آن ها به ندرت به بررسی آن پرداخته بودند.

طرفداران اصلی و اولیه نظریه­ های مبارزه بازاریابی فیلیپ کاتلر و جی بی کویین بودند. در توصیف ابتدایی راهبرد نظامی کسب­ و کار، کویین مدعی است که یک راهبرد اثر بخش را ابتدا بررسی نموده و برای تعیین نقاط قوت دشمنان عقب نشینی کرده، به دشمنان فشار می ­آورد تا تعهدات خود را بسط داده و سپس منابع را متمرکز نموده، به یک موقعیت آشکار حمله برده، بر بخش بازار انتخابی مسلط شده، پایگاهی در آن بازار ایجاد کرده و سپس دوباره دسته­ بندی کرده و از آن پایگاه برای استیلای حوزه­ ای گسترده ­تر خود را بسط و توسعه می­دهد.

با چرخش قرن، راهبردهای جنگ بازاریابی در کسب و کار از توجهات خارج گردید این احساس ایجاد شد که آن ها بسیار محدود کننده هستند. موقعیت­ های متعددی پدید آمدند که طی آن رویکرد های غیرمواجهه ­ای مناسب­ تر بودند.

راهبرد دلفین در نیمه دهه ۹۰ بعنوان یک راهنما در زمان استفاده از راهبرد های تهاجمی و زمان استفاده از راهبرد های غیرفعال توسعه یافت. امروزه بیشتر متخصصین راهبردی کسب ­وکار بر این مساله تاکید دارند که هم ­افزایی­ های قابل­ توجه و مزیت رقابتی را می­ توان از روی همکاری، مشارکت و هماهنگی بدست آورد. آن ها بر نحوه تقسیم بندی بازار تاکید ندارند بلکه بر نحوه رشد بازار تمرکز دارند. این ها تحول های نظریه­ های کسب وکاری هستند. حداقل، یک حمایت اخیر برای شناخت و استفاده از راهبرد های جنگ بازاریابی در کسب و کار، بازی جنگ کسب ­وکاری بصری است که توسط گوریا پیشنهاد گردید.

راهبردهای جنگ بازاریابی در کسب و کار

۱.راهبرد های جنگ بازاریابی تهاجمی : برای تضمین مزیت­ های رقابتی بکار می ­روند؛ رهبران بازار، رقبای دوم یا رقبای در حال کشمکش بطور معمول مورد حمله قرار می­گیرند.

۲. راهبرد های جنگ بازاریابی تدافعی : برای دفاع از مزیت­ های رقابتی بکار می­ روند؛ برای تقلیل ریسک موردحمله واقع شدن، کاهش تاثیر حمل، تقویت موقعیت.

۳.راهبرد های جنگ بازاریابی جناحی : در حوزه­ های دارای اهمیت ناچیز برای رقیب بکار می-روند.

۴.راهبرد های جنگ بازاریابی چریکی : به معنای حمله، عقب­نشینی، پنهان شدن، و دوباره این کار را انجام دادن است تا اینکه رقیب به بازار های دیگر نقل مکان کند.

شرکت­ ها نوعاً همزمان از راهبرد های متعددی بهره می­برند، برخی تدافعی، برخی تهاجمی، و… بنا بر فعالیت های کسب­ وکاری، راهبرد های تهاجمی نسبت به نوع تدافعی مهم تر بودند. راهبرد های تدافعی در زمان موردنیاز استفاده می­ شوند اما، راهبرد تهاجمی الزامی و ضروری بود. شاید بتوان در فعالیت های کسب و کاری تنها بوسیله راهبردهای تهاجمی، منافع و سودهای بازار را به دست آورد. راهبرد های تدافعی در بهترین حالت میتوانند از عقب افتادن جلوگیری نمایند. در بیشتر مواقع مطالب جنگ بازاریابی در کسب و کار  به بررسی راهبری و انگیزه، گردآوری اطلاعات، انواع تسلیحات بازاریابی، تدارکات و ارتباطات می پردازد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!