Skip to main content

انواع استراتژی های رقابتی از دیدگاه مایکل پورتر

انواع استراتژی های رقابتی از دیدگاه مایکل پورتر

همان طور که در قسمت اول استراتژی سطح کسب و کار عنوان شد طبقه بندی دوم استراتژی های کسب و کار توسط پورتر مطرح می شود. که به استراژی های رقابتی پورتر معروف می باشد. استراتژی کسب و کار می تواند رقابتی باشد و نشان دهد که یک شرکت چه طور باید در یک صنعت خاص رقابت کند. این استراتژی، موقعیتی قابل دفاع در یک صنعت ایجاد می کند به نحوی که شرکت می تواند به رقبای خود غلبه کند. استراتژی رقابتی سوالات زیر را ایجاد می کند:

  • آیا ما باید با کاهش هزینه ها رقابت کنیم، یا باید با مولفه هایی غیر از هزینه، مثل کیفیت محصول یا خدمات بهتر، خود را متمایز کنیم؟
  • آیا ما باید مستقیما” با رقبای اصلی خود برای بزرگ ترین، اما جذاب ترین سهم بازار رقابت کنیم، یا باید بر بخش خاصی از بازار تمرکز کنیم که جذابیت کمتری دارد، اما سود آور است؟

مایکل پورتر برای غلبه بر دیگر شرکت های رقیب موجود در یک صنعت، سه استراتژی رقابتی را پیشنهاد می کند:

  1. رهبر هزینه کمتر
  2. تمایز محصول
  3. تمرکز

از این جهت این استراتژی را عمومی می گویند که هر شرکت تجاری، از هر نوع و اندازه ای که باشد( حتی سازمان های غیر انتفاعی) ممکن است از آنها استفاده کند.

  • استراتژی رهبری هزینه ها: هدف یک استراتژی رقابتی از نوع هزینه، بازارهای انبوه است. این استراتژی به انجام این اقدامات نیاز دارد:
    1. ساخت تجهیزات با مقیاس کارا
    2. پیگیری و تلاش برای کاهش هزینه ها با بهره گیری از تجربه
    3. کنترل هزینه های سربار و ثابت
    4. خودداری در کسب عوایدات حاشیه ای از مشتری
    5. حداقل سازی هزینه ها در حوزه هایی چون تحقیق و توسعه، خدمات، نیرو و کارکنان فروش، تبلیغات و غیره. پایین بودن هزینه ها باعث می شود که شرکت بتواند در برابر رقبا دفاع کند. همچنین می تواند در شرایط رقابت فشرده نیز به سود دست آورد. بالا بودن سهم بازار این شرکت به معنای آن است که شرکت مزبور قدرت چانه زنی بالاتری در برابر تامین کنندگان خود دارد، زیرا می تواند به مقدار زیاد خرید کند.
  • استراتژی تمایز: استراتژی متمایز سازی محصول عبارت است از تولید و عرضه محصول یا خدمتی که نسبت به محصولات یا خدمات شرکت های رقیب از تفاوت ویژه و ارزشمندی برخوردار است، هر چند قیمت آن نسبت به رقبا بالاتر باشد. در این حالت، طرح یا نام تجاری، تکنولوژی، ویژگی های ظاهری شبکه های توزیع یا خدمات قابل ارائه به مشتری می توانند خاص و منحصر به فرد باشند. ارزشمند بودن تفاوت محصول نسبت به محصولات رقبا توسط مشتریان تعیین می شود.
  • استراتژی تمرکز: در استراتژی تمرکز به یک گروه و یا یک بخش محدود از مشتریان ارائه خدمات می شود. یک سازمان متمرکز بر ارائه خدمات به یک گوشه خاص از بازار تمرکز می کند. این گوشه بازار بر حسب خط محصول یا موقعیت جغرافیایی تعریف می شود. سازمانی که از طریق استراتژی تمرکز به گوشه ای از بازار معطوف است، می تواند از استراتژی متمایزسازی یا رهبری هزینه در آن بخش از بازار استفاده کند. مزیت رقابتی یک سازمان متمرکز از صلاحیت متمایز آن در یکی از چهار زمینه کارایی، کیفیت، نوآوری و پاسخگویی در مقابل مشتری ناشی می شود و این مزیت، سازمان متمرکز را از گزند رقبا حفظ می کند و به آن قدرتی بیش از رقبا می دهد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!